محدثه شوشتری | شهرآرانیوز؛ ۴۳ سال پیش در چنین روزی با فرمان تاریخی امام خمینی (ره)، ۲۹ فروردین ماه روز ارتش نام گرفت. امام (ره) در این فرمان تاریخی اعلام کردند: «ارتش در این روز در شهرستانهای بزرگ با سازوبرگ به رژه بپردازد و پشتیبانی خود را از جمهوری اسلامی و ملت بزرگ ایران و حضور خود را برای فداکاری در راه استقلال و حفظ مرزهای کشور اعلام نماید.
ملت ایران نیز موظف اند از ارتش اسلامی استقبال کنند و احترام برادرانه از آنان نمایند. اکنون ارتش در خدمت ملت و اسلام است و ارتش اسلامی است و ملت شریف لازم است آن را به این سِمت رسما بشناسند و پشتیبانی خود را از آن اعلام نمایند.» با این نام گذاری و فرمان امام (ره) توطئه جداسازی ارتش از انقلاب خنثی شد و ارتشیها با شعار «ارتش فدای ملت» به خیابان آمدند و در طرف مقابل مردم نیز با اجتماع در خیابانها شعار «ملت فدای ارتش» سر دادند.
حالا باگذشت بیش از ۴ دهه از این نام گذاری هم رسم آمدن ارتشیها با سازوبرگ و رژه در میدانها پا برجاست و هم رسم مردانگی ارتشیها برای دفاع از آب وخاک ایران زمین؛ چنان که در همه این دههها چه هشت سال دفاع مقدس و چه در بحرانهای سیل و زلزله، حوادث غیرمترقبه، صیانت از مرزها و امنیت کشور و پاسداری وطن و تلاش برای آبادانی آن ارتشیها در میدان بودند. به مناسبت فرارسیدن روز ارتش، پای صحبت چند ارتشی نشسته ایم که هرکدام چند دهه از عمرشان را در خدمت ارتش بوده اند.
با بهار ۱۴۰۱، ۲۲ بهار را با لباس نظامی ارتش، سر سفره هفت سین نشسته است. در هر لحظه به قول خودش پابه رکاب بوده است و آماده خدمت. ستوان دوم ابراهیم احمدی هنوز هم وقتی از ۲۲ سال پیش حرف میزند، همان قدر در انتخابش برای پوشیدن لباس یک ارتشی محکم و جدی است.
او این سؤال خبرنگار ما را که چطور وارد ارتش شدی، این گونه پاسخ میدهد: همیشه دوست داشتم یک ارتشی باشم. در خانواده ام هم کسی پیش از من ارتشی نبود و خیلی با نحوه ورود به ارتش آشنا نبودم. اما ازآنجاکه قسمت بود تا به عشق و علاقه ام برسم، ارتش فراخوان استخدام نیرو را منتشر کرد. بلافاصله من در آگهی استخدام شرکت کردم و پذیرفته شدم.
ستوان دوم احمدی درباره اینکه در ارتش با چه تخصصی مشغول خدمت بوده است، توضیح میدهد: ازآنجاکه از کارهای فنی سر در میآوردم و علاقه هم داشتم، به عنوان تکنسین بالگردهای ارتش مشغول به خدمت شدم. مدتی در اصفهان و چند سال در مسجدسلیمان بودم و سپس به مشهد منتقل شدم و در همین بخش امور فنی بالگردهای ارتش خدمت کردم.
جنگ با تمام چهره خشن، منحوس و ویرانگرش، گاهی بر سر سرزمینی آوار میشود و دفاع رسم جوانمردان آن خاک است که نگذارند آب وخاک و مردمانشان به تاراج بروند. این را نه فقط ستوان دوم احمدی که دیگر ارتشیها هم جزو راه و هدفشان قرار داده اند و هر لحظه آماده دفاع اند. درعین حال در کنار این آماده باش بودن برای دفاع از میهن، ارتشیها در همه شرایط بحرانی و حوادث از توان عملیاتی خود برای نجات و کمک به مردم استفاده میکنند.
احمدی تجربیات و خدمات زیادی در این زمینه از نجات و کمک رسانی تا تلاش برای آبادسازی منطقهای دارد. خاموش کردن آتشی که به جان جنگلهای شمال کشور افتاده بود، یکی از خاطرات هم تلخ و هم شیرین ستوان احمدی است که با تیم فنی ارتش هم نیرو برای خاموش کردن این آتش جابه جا میکردند و هم مواد و تجهیزات برای خاموشی آتش میبردند. او خاطرات زیاد دیگری از حوادث مشابه در آتش سوزی، حوادث جاده ای، سیل و زلزله برای نجات و کمک رسانی دارد.
ستوان دوم احمدی همان قدر که علاقه به رفتن به دل موتور بالگردهای ارتش و کارهای فنی و تعمیرات دارد، به مداحی اهل بیت (ع) هم علاقهمند است؛ آن قدر که در کنار خدمتگزاری به ارتش، در این سالها خادم امام رضا (ع) هم بوده و جزو مداحان حرم مطهر رضوی است. میگوید: هم نوکر مردمم و هم نوکر امام رضا (ع). به صورت افتخاری سال هاست در حرم مطهر مداح هستم.
همزمان با بهار ۱۴۰۱ سرگرد سید ابوالفضل حسینی بازنشسته شد. نیمی از ۳۰ سال خدمتش در ارتش را به فعالیت در حوزه امور رسانهای این ارگان نظامی مشغول بوده است. برای همین نامش برای اهالی رسانه مشهد و خراسان آشناست. دو روز مانده به روز ارتش با او تماس میگیریم. هنوز از مصاحبه حرفی به میان نیاورده ایم، به رسم همیشگی از زمان و مکان و چگونگی رژه روز ارتش و برنامههای این روز شروع به اطلاع رسانی میکند و میگوید: من از اول سال ۱۴۰۱ بازنشسته شدم، اما هنوز هم هر موردی را که خبر داشته باشم در خدمت ارتش و اهالی رسانه هستم.
سؤالها را شروع میکنیم و شاید برای اولین بار است که سرگرد حسینی از خودش میگوید. در این سالها اگر صدها خبرنگار هم سراغش آمده اند برای هماهنگی مصاحبهها با فرماندهان ارتش و گزارشهای مربوط بوده است. فرصت برای اینکه سرگرد حسینی به طور خاص از خدمت خودش بگوید نبوده است. میگوید: از سال ۷۰ از طریق آموزشگاه درجه داری وارد ارتش شدم. در چندین استان و شهر ایران افتخار خدمتگزاری در ارتش را داشته ام. از استان تهران تا ایران شهر و خراسان و در نهایت ۱۵ سال آخر در مشهد بودم.
حسینی درباره اینکه در مدت ۳۰ سال خدمتش در ارتش در کدام بخشها مشغول به کار بوده است، توضیح میدهد: همان سال اول که وارد ارتش شدم، چون برای امور تایپ و نگارش و نامه نگاریها و پاسخ به همه مکاتبات ارتش کمبود نیروی متخصص بود، دوره ماشین نویسی را گذراندم و در همین زمینه خدمتم را شروع کردم. آن موقع رایانه نبود و همه کارهای مکاتبات و امور اداری را با دستگاه ماشین نویسی تایپ میکردم.
سرگرد حسینی یک دهه بعد از خدمتش در ارتش، مسئول تبلیغات میشود و در این حوزه سبک و نظام و شیوه خدمت در ارتش را به جا میآورد. به واسطه ارتباطات و شناخت و تسلط خوبی که از بدنه نیروهای ارتش داشته است، او را به عنوان مسئول صندوق عام المنفعه کارکنان تعیین میکنند. میگوید: یکی از بهترین ایام خدمتم در ارتش همین دوران خدمت در صندوق عام المنفعه ارتش بود، زیرا گره از مشکلات زندگی خیلی از نیروها با وام اندک صندوق و برکتی که داشت باز میشد.
از او درباره اینکه گفته میشود ارتشیها آدمهای خشک، جدی و به نسبت سخت گیر و مقرراتی هستند، میپرسیم و اینکه واقعا چقدر این ویژگیها در سبک زندگی نظامیهای ارتش رایج است. میگوید: برخلاف تصور جاافتاده واقعا ما ارتشیها در عین اینکه خیلی پایبند به اصول و مقررات و نظم و آراستگی و وقت شناسی هستیم، از نظر روحی آدمهای خشک و غیرمنعطفی نیستیم. بیایید دلهای رئوف ارتشیها را در مواقع عملیات نجات و کمک رسانی ببینید.
جزو شاگرد ممتازها بوده و در کنکور سراسری ۱۸ سال پیش میتوانسته است با رتبهای که دارد، وارد بهترین دانشگاهها شود و در رشتههای موردعلاقه خیلی از جوانان هم سن و سالش تحصیل کند، اما عشق و علاقهای در درونش از دوران نوجوانی او را به سمت وسوی انتخاب و تحصیل در دانشگاه افسری میکشاند. سرگرد قاسم مرادی حالا به ۱۸ سال خدمتش در لباس یک ارتشی افتخار میکند و با غرور میگوید: از اینکه وارد ارتش شدم، همیشه سرم را بالا گرفته ام و به خدمتم عشق ورزیده ام.
این نظامی دفاع از مرزوبوم ایرانی را که وظیفه ارتش است، جزو پایبندیهای هر ارتشی میداند و میگوید: من در بخش اداری و مالی ارتش خدمت میکنم، اما وقتی صبح به صبح لباس مقدس ارتش را به تن میکنیم و پوتین به پا و کلاه نظامی به سر در محل خدمتمان حاضر میشویم، یعنی هر لحظه برای خدمت در هر نقطهای آماده ایم و وظیفه اصلی مان را دفاع از وطن میدانیم.
قاسمی ابتدای ورود به ارتش را در استان تهران خدمت میکرد که حالا به گفته خودش چندین سال است که خدمت در مشهد الرضا (ع) نصیبش شده است.
او درباره سبک زندگی نظامیها و آرمانها و منش ارتشیها هم میگوید: نظم، انضباط و پایبندی به اصول و قواعد کار جزو سبک زندگی ما شده است که اتفاقا همین نظم و انضباط در برنامه ریزی برای عملیات و پیشبرد امور در هر بخشی از حفاظت، صیانت و ... میتواند امتیازی برای موفقیت در مدیریت امور باشد.